نظام آموزشی جهان هرگز به دوران قبل از تاج بر نمی گردد – اخبار دین ، ​​قرآن و اندیشه – اخبار فرهنگی تسنیم


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، دانشگاه ، محققان و جامعه تأثیرات متقابل بر یکدیگر دارند که نتیجه آن مفید بودن نتایج تحقیقات و استفاده از محصولات علمی در خدمت جامعه است ، اما با وجود اهمیت موضوع ، مطالعات نشان داده است که علم بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی این جوامع در حال انجام است و این قطعاً عواقب زیانباری خواهد داشت که نباید از آن غافل شد ، به همین دلیل اصلاح سیستم آموزشی کشور به منظور تربیت افراد متفکر ، خلاق و تحلیلی از آن یک ضرورت اساسی جامعه محسوب می شود. توسعه و ترویج فرهنگ علمی در جامعه یکی دیگر از عوامل توجه و حساسیت به تولید علم در جامعه است.

نگاهی به این الزامات و شایستگی های سیستم آموزشی کشور در چارچوب دولت جدید ، محور گفتگوی ما با دکتر رضا محوزی ، استادیار فلسفه و دستیار پژوهشی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی بوده است. در این گفتگو ، ماهوزی تأکید می کند که مدیران دانشگاه باید فضای علمی لازم را برای توسعه دانش و محصولات علمی و به دور از درگیری های سیاسی فراهم کنند تا از هدر رفتن بخش زیادی از انرژی علمی دانشگاه و به تعویق انداختن برنامه ها جلوگیری شود.

* به نظر شما مهمترین چالش های پیش روی دانشگاهیان چه اساتید و چه دانشجویان هستند؟

دانشگاه محصول یک نهاد اجتماعی است ، اما با وجود اجتماعی بودن ، باید منطق متفاوتی با جامعه داشته باشد. دانشگاه از بطن جامعه ، از قلب نیازها و تشخیص های جامعه بیرون می آید و فعالیت می کند ، اما هیچ دلیلی ندارد که منطق حاکم بر جامعه باید در دانشگاه یکسان باشد. من سعی می کنم در مورد هویت و استقلال دانشگاه بحث کنم زیرا بزرگترین نقص دانشگاه را نداشتن هویت و منطق مستقل می دانم. دانشگاه ضمن ارتباط با هرگونه سیستم سیاسی ، دولتی و اقتصادی ، باید دارای هویت مستقل باشد ، بر حفظ این منطق اصرار داشته باشد و اجازه ندهد منطق دیگری بر دانشگاه تحمیل شود.

* سهم این م componentلفه را در مسئله مهاجرت مغزی چقدر می بینید؟

من در یک مطالعه مستقل که چند سال پیش برای رادیو انجام دادم ، به این موضوع اشاره کردم. به نظر من ، مسئله مهاجرت معلمان در قرن گذشته بیشتر یک سفر علمی است تا مفهوم مهاجرت ، به این معنی که متخصصان کشورهای مختلف در حال سفر به سراسر جهان هستند تا در صورت ورود به این تور فرصت های شغلی جدید و فناوری های جدید را بدست آورند. به بشوئیم و بگذاریم متخصصان ما به انجمن های علمی جهان بروند ، در نهایت به نفع سیستم دانشگاهی ما نیز خواهد بود ، اما متأسفانه اکنون این جاده یک طرفه است ، ما باید این روال را بشکنیم و وارد این چرخه “گردش جهانی” شویم. هدفمند آموختن از تجربیات از دنیا استفاده کنید و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

* مهمترین مانع در این مورد چیست؟

تعدادی موانع فرهنگی و اجتماعی در این زمینه وجود دارد ، اصلی ترین آنها این است که ما از حداقل گردش مالی که در دانشگاه ها داریم قدردانی نمی کنیم. روند یک دانشجوی خارجی را از زمانی که ایران را برای تحصیل انتخاب می کند تا زمانی که از یکی از دانشگاه ها فارغ التحصیل می شود ، در نظر بگیرید ، یک و نیم برابر زمان تحصیل در سایر دانشگاه های معتبر جهان ، باید این زمان را کاهش دهیم. از مشکلات استعلام و صدور روادید و فعالیتهای فوق برنامه گرفته تا روند ویژه در وزارت علوم و وزارت امور خارجه ، باید برنامه ای بزرگ نوشته شود و هماهنگی های لازم به عمل آید که باید آینده علم و فناوری را در ایران تضمین کند. آینده ایران باید در مرزهای علم و فناوری باشد و به گفته مقام معظم رهبری این راه باید مسدود شود.

* شبکه های اجتماعی چه تاثیری بر کمیت و کیفیت علمی اساتید و دانشجویان داشته است؟

بر اساس تحقیقات انجام شده توسط موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ایران و سایر دانشگاهها در یک سال و نیم گذشته در زمینه آینده نظام آموزش عالی ، می توان با اطمینان گفت که دیگر سیستم آموزشی ما باز نخواهد گشت. به وضعیت سنتی آموزش پیش از کرونیه. گشت اگر این واقعیت به درستی تجزیه و تحلیل شود و به یک برنامه جدی تبدیل شود ، دیگر فضای مجازی به عنوان یک فضای مخرب و موازی در نظر گرفته نمی شود. مشارکت در پیچ و تاب های وقت گیر سیستم بوروکراتیک رخ خواهد داد ، اینها ظرفیت های بزرگی است که ما باید از آنها استفاده کرده و نقاط قوت آن را تقویت کنیم. ما نمی توانیم منتظر بمانیم و انتظار داشته باشیم که به مجمع جهانی دعوت شویم ، ما باید خودمان اقدام کنیم.

به نظر شما رسالت اساتید و دانشگاهیان در تبیین و دستیابی به اهداف علمی گام دوم بیانیه انقلاب چیست؟

پیشنهاد ویژه من این است که دوستان به جای اینکه برنامه های خود را با افراد متناسب کنند ، این کار را انجام دهند. بر مدار عقلانیت تکیه کنید. با توجه به بیانیه مرحله دوم ، باید ببینیم آینده ایران به چه قدرتی نیاز دارد. گام دوم یک منشور است که می تواند ما را به آینده ای قوی هدایت کند تا اولین سود به خود مردم بازگردد. اگر قرار است دانشگاه آینده این سرزمین را تضمین کند ، ما باید به سمت عقلانیت بیشتر و آزادی و استقلال بیشتر حرکت کنیم. توجه داشته باشید که کشور ما در منطقه و بزرگراهی واقع شده است که از هر سو مورد حمله دشمنان قرار می گیرد ، اما جامعه آزاد ، قهرمان و اخلاقی ما می خواهد با جهان کار و تعامل داشته باشد و البته متعادل سازی این کار دشوار و نفس گیر است. باید انجام شود. باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد و از این پس باید به گونه ای حرکت کنیم که درگیر کارهای روزمره و نفوذهای گذشته نشویم.

گام های کوچک اما مطمئن و صحیح می تواند آینده بهتری را برای ما رقم بزند. مردم ما شایسته زندگی بهتر هستند ، اما این زندگی بهتر با شعارهای داغی که در گرمای انتخابات گفته می شود و سپس به سرعت فراموش می شود امکان پذیر نیست. ما باید این شعارها را به یک برنامه منسجم ، بلند مدت و عملیاتی تبدیل کنیم و اولین قدم ما در این راستا باید ایجاد اعتماد کامل به دانشگاه های ما و مشارکت آنها در تصمیم گیری ها و تصمیم گیری های ما باشد.
دانشگاههای ما نیز باید برنامه های کارشناسی خود را برای رشد کشور ارائه دهند ، اما این مهمتر از همه به ارتباط راهبردی دانشگاههای سراسر کشور نیاز دارد. حتی دانشگاه های محلی و مناطق مختلف برنامه های ملی برای حل مشکلات دارند که متأسفانه در شرایط کنونی شنیده نمی شود.

* جایگاه اساتید در بالا بردن روحیه امید و بلوغ در بین دانشگاهیان چگونه است؟

وقتی از آموزش و پرورش صحبت می کنیم ، منظور ماهیت آموزش و پرورش و شخصیت های تربیتی است که دارای ابعاد اجتماعی و اخلاقی هستند. وقتی جامعه به دلایل مختلف آسیب پذیر شده و شرایط رفاهی مطلوب دور از دسترس باشد ؛ البته این امر بر دانشگاهیان نیز تأثیر می گذارد. استاد و دانشجو به حق خود را در یک سیستم اجتماعی بزرگتر می بینند که در ابعاد مختلف منطقه ای و بین المللی آسیب دیده است ، که در آن دانشگاهیان نیز خود را جامعه ای آسیب پذیر می دانند و متقاعد شده اند که وضعیت کنونی مطلوب و افسرده نیست. انزوا مخرب ترین عکس العملی است که در این مختصات ظاهر می شود ، اما باید توجه داشت که در شرایط بحرانی ، مسئولیت و وظیفه مجموعه های دانشگاهی و علمی چندین برابر می شود. راه خروج از این بحران ارائه نسخه های درمانی است که با به تعویق انداختن ، افسردگی و کناره گیری قابل دستیابی نیست ، بنابراین ما باید گامی مسئولانه برداشته و با تحمل مشکلات به دانش آموزان کمک کنیم تا فعالیت های علمی خود را با انرژی بیشتری دنبال کنند. انتظار عقلانی جامعه این است که طبقه دانشگاهی و نخبه کشور تحت شرایط قرار نگیرند و روحیه نشاط و نوآوری علمی را در بین دانشجویان و طبقه متوسط ​​شهری توسعه دهند.

* پیشنهاد شما برای تقویت اقتدار فکری دانشگاه و سایر انجمن های علمی در جامعه چیست؟

در شرایط کنونی ، وقتی صحبت از اقتدار فکری جامعه می شود ، بلافاصله چشم ها به سمت نقش افراد مشهور معطوف می شود و به نظر می رسد در آینده باید منتظر ظهور ابر شخصیت هایی در زمینه هایی مانند اقتصادی ، اجتماعی یا … سیاسی ، در این صورت اگر دانشگاه بخواهد قدرت فکری و علمی خود بازسازی شود ، باید به آرمان اصلی خود وفادار بماند. ما به دانشگاهی با هویت و شأن مستقل نیاز داریم که بتواند بر اساس منطق ذاتی علمی خود عمل کند. در صورت کسب این اختیار ، سایر مراجع فکری و اجتماعی برای بیان نظرات خود به دانشگاه باز می گردند. ما را به مکان واقعی و قلمرو واقعی خود باز می گرداند.

فراموش نکنیم که منطق علم و دانشگاه حقیقت جویی است نه اقناع جامعه و تحقق خواسته های اقتصاددانان و سیاستمداران. اگر یک دانشمند مانند یک سیاستمدار رفتار کند و پای خود را به جای دیگران بگذارد ، آسیب های بزرگی در جامعه ایجاد می کند ، بنابراین نباید در این مسیر افراط و تندروی نشان داد.

دیدگاهتان را بنویسید